واقعا دیگه خسته شدم از اتاقم از اینکه نمیرم توی جمع خونه که یه وقت نگن چرا نمیری دنبال کار و من نتونم همه این بدبختی هایی که درون خودم باهاش رو برو هستم رو به زبون بیارم چون میدونم به جای حمایت سرکوفتم میزنه و اتو میگیره و از اینی که هستمم بدتر میشم و برای همین چپیدم کنج اتاق نمیتونم ابراز وجود کنم و دارم خفه میشم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها